سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : مسمط

بِهـَـم آنـقـدر می‌آمـد نـمـازم با اذانِ تـو            گره عمری بِهَم خورده توانم با توانِ تو
تمـامِ تو از آنِ من تـمـامِ مـن از آنِ تو           
بمان پیشم که می‌میرد بهارم با خزانِ تو


همیشه با تو می‌گفتم کنارم اکبرم که هست            چه غم از پیریَم وقتی نگاهِ آخرم که هست
کنارش گرچه لیلا نیست اما خواهرم که هست            دلت در گیسوانِ من دلم در گیسوانِ تو

به تو گفتم برو اما پدر پشتت به راه اُفتاد            نگـاهِ بر نگـاهِ تو، لـبـم اما به آه اُفـتـاد
صدای شیونِ عمه میانِ خـیمه‌گاه اُفتاد           
کمان اَبرویِ ما رفتی حرم شد قَد کمانِ تو

از این بدتر نمی‌گردد که اسبت اشتباهی رفت            از این بدتر نمی‌گردد که چشمانت سیاهی رفت
میان حلقۀ جمعِ سپاهی بی‌پـناهی رفت            انـارِ فـاطـمه دیـدم انـاری شد لـبانِ تو

سبکتر گشته‌ای اما شـبیه پَر نـمی‌مانی            چرا بر رویِ دستانم علی‌اکبر نمی‌مانی
چرا حرفی نمی‌گویی مگر دیگر نمی‌مانی            کدامین خشک‌تر بوده زبان من زبانِ تو

علی‌جان زندگانی از جوانمرده نمی‌آید            توانِ راه رفتن از زمین خورده نمی‌آید
نفَـس‌های مـرا داغِ پـسـر
بـرده نمی‌آید            لبت بوسیدم و خون شد دهانِ من دهانِ تو

زمین خوردی زمین خوردم پدر گفتی پدر گفتم            بهَم خوردی بهَم خوردم جگر گفتی جگر گفتم
مفَصل نیزه‌ها خوردی ولی من مختصر گفتم            چرا با فاصله مانـده تمامِ استخـوانِ تو

نگاهم تار می‌بیند کجا چـیدم کجا چیدم            کشیدم دست بر خاک و تو را رویِ عبا چیدم
هزار و نهصد و اندی کنارِ هم تو را چیدم            ولی خیره به من مانده نگاهِ مهربان تو

تمام زخم‌های تو تَرک خورده نمک خورده            شدی مانند زهرایی که در کوچه کتک خورده
فقط تنها تویی که ضربه‌های مشترک خورده            رسیده عمه و حالا کم آوردم به جان تو

نقد و بررسی